تاکنون تلاشهای زیادی درخصوص شناخت رهیافتهای مختلف در تحلیل انقلاب اسلامی صورت گرفته است که در ذیل با اشاره مختصر به آنها نظریه تدا اسکاچپل را مورد بحث قرار خواهیم داد.
1- دیدگاههای نظری پیرامون انقلاب اسلامی ایران
در تحلیل انقلاب اسلامی ایران برخی از اندیشمندان چون تدا اسکاچپل، همایون کاتوزیان و... سعی کردند با توجه به اهمیت عوامل اجتماعی و اقتصادی، نقش اقتصاد سیاسی یا ساختارهای سیاسی مانند نهادها و قشربندیهای اجتماعی را در انقلاب برجسته نمایند؛ در تحلیل روانشناختی اندیشمندانی نظیر ماروین زونیس، جیمز دیویس و ... انقلاب را با تأکید بر عوامل روانشناختی و فرایندهای ذهنی مطالعه نمودهاند. در تحلیلهای سیاسی افرادی مانند یرواند آبراهامیان، چارلز تیلی و ...
بر موارد مشارکت نکردن سیاسی به عنوان عامل انقلاب توجه کردهاند. در تحلیلهای فرهنگی حامد الگار، علی دوانی و... بر عوامل فرهنگی و ارزشی و رهبری انقلاب پای فشردند و در رهیافتهای چندعلتی نظریهپردازانی چون نیکی آر کدی و فرد هالیدی و جان فوران به عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیدایش انقلاب تأکید مینمایند. در ادامه این نوشتار به تشریح نظریه تدا اسکاچپل به عنوان یکی از اندیشمندانی که انقلاب را براساس رهیافت اجتماعی تحلیل نموده است،? میپردازیم.
2- نظریه تدا اسکاچپل
نظریه اسکاچپل به عنوان مشهورترین تئوری ساخت گرا در تبیین انقلاب?ها میباشد. از دیدگاه اسکاچپل هر انقلابی بر مبنای سه فاکتور قابل تحلیل است: 1- ساخت نظام بینالملل، 2- ساخت اقتدار، 3- ساخت دهقانی. در این تئوری به مؤلفههایی همچون رهبری، ایدئولوژی، کارگزاران تاریخی و کنشگران و احزاب سیاسی چندان اهمیتی داده نمیشود. همچنین عوامل دیکتاتوری، سازمانهای نظامی، پلیسی و امنیتی را نیز عامل مهمی در کند کردن حرکت انقلابها نمیدانند. در این دیدگاه انقلاب بیشتر جنبه جبری دارد. تدا اسکاچپل در کتاب خود با نام «دولتها و انقلابهای اجتماعی»، ارادی بودن انقلاب?ها را رد و تفسیر انقلاب?ها را مبتنی بر عوامل ساختاری و از پیش تعیین شده می?داند. به طوری که وی نقش انقلابیون را در گسترش ایدئولوژی خود و موفقیتشان در این زمینه انکار میکند. همچنین وی بر این عقیده بود که انقلابها ساخته نمیشوند، بلکه میآیند.
انقلاب اسلامی و مؤلفههای موجود در آن باعث شد تا اسکاچپل به بازبینی نظریه خود و بررسی این مؤلفهها که هر کدام به نوبه خود یک ناهنجاری برای نظریه او به حساب میآمدند بپردازد. این عوامل چندگانه عبارت بودند از: اول اینکه چرا ساختار دولت در ایران با سرعت باورنکردنی فروپاشید و نظام بوروکراتیک و ارتشی قدرتمند با همپیمانان و پشتیبانان بینالمللی بدون بروز یک بحران مالی در هم ریخت؛ دوم اینکه ساختار نظام سیاسی شاهنشاهی تحت هیچگونه فشار بینالمللی نبود. پس در چنین وضعیتی انقلاب رخ داده است که گویی این انقلاب ساخته شده و معماری دارد.
از این رو، او در مقالهای که در سال 1982 با عنوان «دولت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران» ارائه کرد، با توجه به آشکار بودن نقش اراده، آگاهی، رهبری و اندیشه در انقلاب اسلامی، نظریه قبلی خود را در تحلیل انقلاب اسلامی نارسا دانست و افزود: «اگر در دنیا تنها یک انقلاب آگاهانه ایجاد شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ایران است.»
از نگاه وی، هنگامی که در اثر نوسازی شدید، یعنی اصلاحات ارضی، مهاجرت گسترده به شهرها، توسعه نظام آموزش و پرورش جدید، موضعگیری منفی شاه نسبت به بازار، مانند مداخله در تجارت و کنترل بازار و نیز کنار نهادن روحانیون از فعالیتهای مربوط به تعلیم و تربیت، قضاوت و مانند آن، یأس و از خودبیگانگی اجتماعی پدید آمد و حکومت آسیبپذیر شد، مجموعهای از عناصر فرهنگی ریشهدار در تاریخ اسلام شیعی و نیز اسطوره بنیادین تشیع یعنی حضرت امام حسین (ع) مراسم مذهبی، شبکه مساجد و روحانیت به گونهای هوشیارانه انقلاب اسلامی را به وجود آورد. نکته قابل توجه در اندیشه تدا اسکاچپل این است که وی در تئوری خود به اقدامات ضدفرهنگی و ضد مذهبی رژیم پهلوی و وابستگی آن به بلوک غرب و رابطه آن با اسرائیل که مورد حمله گروههای مذهبی قرار میگرفت توجه نکرده است.
همچنین در این نظریه به نقش و اراده رهبری انقلاب اسلامی ایران بدان گونه توجه نشده است. یکی از موارد مهم در انقلاب اسلامی ایران، نارضایتی مردم از اقدامات رژیم شاه بود که این اقدامات با اندیشههای بنیادین جامعه ایران و اصول اعتقادی مردم جامعه مطابقت نداشت و اسکاچپل در تحلیل خود ارزش کمتری برای آنها قائل شده است.
نتیجه :
انقلاب اسلامی ایران با پیروزی خود در سال 1357 بنیان اندیشههای اجتماعی را در خصوص تبیین انقلابات لرزاند و آنها را به چالش کشاند و مشخص کرد که نظریههای مطرح در خصوص انقلابات هیچکدام نهتنها توان تحلیل انقلابات و انقلابی بزرگ چون انقلاب ایران را ندارند. از این رو متفکران تلاش کردند ضمن تعدیل و بازبینی نظریههای خود به دنبال ارائه نظریه چندعلتی بوده و به عبارت بهتر نظریهای ارائه دهند که فوق نظریهها باشد. از این رو تدا اسکاچپل نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نظریه خود را اصلاح و بازسازی کرد.
منابع و یادداشتها:
1- آبراهامیان یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمدگل محمدی / ابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1377.
2- فراتی، عبدالوهاب، رهیافتهای نظری بر انقلاب اسلامی، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1377.
3- حدیث انقلاب، جستارهایی در انقلاب اسلامی (مجموعه مقالات)، تهران، الهدی، 1377
4- جمعی از نویسندگان، انقلاب اسلامی ایران، قم، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1386
برچسب ها : سیاسی و نظامی , فرهنگی ,